دکتر سیداحمد میرمطهری: چندماهی به انتخابات ریاست‌جمهوری باقی مانده و هنوز تمامی رقبای احتمالی در این انتخابات مشخص نیستند، اما به‌تدریج فضای انتخاباتی سرتاسر کشور را دربرمی‌گیرد.

در این انتخابات نیز مانند تجربه‌های قبلی صحبت از چهره‌هاست، نه برنامه‌ها؛ چهره‌ها را نیز تنها به مدد حافظه‌ و تجربه می‌توان ارزیابی کرد.

این در حالی است که اکنون کشور در برابر دشواری‌ها و چالش‌های اساسی اقتصادی قرار دارد و بیش از هر زمان دیگری محتاج برنامه‌های اجرایی است؛ هدفمندسازی یارانه‌ها، بودجه‌ انقباضی سال 1388، تدوین پنجمین برنامه پنج‌ساله، رکود بازار سرمایه، شرایط تورم رکودی در اقتصاد کشور، نرخ بالای بیکاری و... به‌راستی داوطلبان احتمالی ریاست‌جمهوری درباره‌ چنین مواردی چگونه می‌اندیشند و چه راهکاری در برابر آن دارند؟

به عبارت دیگر، راهبرد اقتصادی هرکدام از کاندیداهای ریاست‌جمهوری چیست و براساس این راهبرد چه برنامه‌ها و دستورکارهایی دارند. در انتخابات گذشته، جسته و گریخته، صحبت از اقتصاد هم به میان می‌آمد؛ اما در قالبی پراکنده و در مواردی به‌منظور تحریک آرای طبقات متوسط یا فقیر جامعه. ازاین‌رو، در چنین چارچوبی معمولا از سیاست‌های درآمدی سخن گفته می‌شد، از فاصله طبقاتی انتقاد شده و تورم و بیکاری و گرانی محکوم می‌شد و جز آن.

در چنین دیدگاهی از منظر مدیریت یک صندوق خیریه به دولت و منابع دولتی اندیشه می‌شود نه از منظر بالاترین مقام اجرایی در اقتصادی که در آن دولت بازیگر اصلی صحنه اقتصاد است.

هر کاندیدایی باید خود را در مقام اجرا تصور کرده و بر این اساس برنامه‌های عملی و ملموس خود را برای مردم تشریح کند. مثلا چه سیاستی در قبال یارانه‌های انرژی خواهد داشت.

آیا طرفدار حذف یارانه‌هاست؛ آیا یارانه‌ها را به‌تدریج حذف می‌کند، یا اینکه نه، طرفدار ادامه وضع موجود در پرداخت یارانه‌هاست یا اگر می‌خواهد پرداخت یارانه‌ها به همین شکل ادامه یابد، از چه محلی آن را تامین مالی می‌کند؟

اگر طرفدار پرداخت نقدی یارانه‌ها به مصرف‌کنندگان است، از چه محلی این پرداخت صورت می‌پذیرد. چه رویکردی در مورد سیاست خصوصی‌سازی دارد. اگر طرفدار ادامه این سیاست است، چه ابزاری برای تسریع در آن و در عین حال شفافیت آن دارد.

در مورد بحران بیکاری چه سیاستی را دنبال خواهد کرد؟ در مورد توسعه بخش خصوصی داخلی چه دیدگاهی دارد؟ در مورد سرمایه‌گذاری‌های خارجی چه خواهد کرد؟ در مورد تامین اجتماعی و پوشش‌های بیمه‌ای آیا سیاست خاصی را دنبال می‌کند یا خیر؟

به‌عنوان مثال، تجربه انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا نشان داد که هریک از 2 کاندیدای ریاست‌جمهوری برنامه مشخص و مدونی به‌طور مشخص در مورد راهکار مقابله با مسائل اقتصادی دنبال می‌کردند.

مثلا اوباما از نظارت بر بازار یا گسترش پوشش بیمه‌ای، از افزایش سرمایه‌گذاری‌های عمومی در زمینه زیرساخت‌ها یا از افزایش مالیات‌ها سخن می‌گفت.

در مقابل کاندیدای جمهوریخواهان با افزایش مالیات‌ها مخالفت می‌کرد و بیشتر بر افزایش انگیزه برای سرمایه‌گذاران خصوصی تاکید داشت.

برای هر کاندیدا، حضور در انتخابات و نیز پیروزی تنها یک گام است؛ گام مهم‌تر و دشوارتر مدیریت اجرایی اقتصادی است که از معضلات فراوانی آسیب می‌بیند.

از این روست که هریک از کاندیداهای ریاست‌جمهوری باید توضیح دهند که با توجه به سقوط قیمت نفت، الزامات توسعه اقتصادی کشور، الزامات برنامه پنج ساله و نیز رویکردها و هدف‌های کلی ابلاغ شده، سیاست‌های اصل 44، چه برنامه‌هایی دارند.

انتخابات ریاست‌جمهوری نیازمند رعایت قواعد بازی مدرن انتخاباتی است و این تحقق نمی‌یابد مگر اینکه برنامه‌های هر یک از کاندیداها در عرصه اقتصاد و اجتماع و تعهد عملی آنها به اجرای این برنامه‌ها مشخص باشد.

کد خبر 74529

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز